loading...
فیلم ،بازی کامپیوتر ،بازی موبایل ، مطالب آموزشی ، درسی ، ریاضیات ، فیزیک ، مهندسی برق و...
امير حسين كورانی بازدید : 355 چهارشنبه 26 بهمن 1390 نظرات (0)

 

ای قوم به حج رفته کجایید

حج من توئی !!!!

 

گویند شیخ ابو سعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت كعبه رود. با كاروانی همراه شد و چون توانائی پرداخت برای مركبی نداشت پیاده سفر كرده و خدمت دیگران میكرد .

تا در منزلی فرود آمدند و شیخ برای جمع اوری هیزم به اطراف رفت در زیر درختی مرد ژنده پوشی با حالی پریشان دید از احوال وی جویا شد و دریافت كه از خجالت اهل و عیال در عدم كسب روزی به اینجا پناه اورده است و هفته ای است كه خود و خانواده اش در گرسنگی بسر برد ه اند.

چند درهم اندوخته خود را به وی داد و گفت برو .مرد بینوا گفت مرا رضایت نیست تو در سفر حج در حرج باشی تا من برای فرزندانم توشه ای ببرم. شیخ گفت حج من ،  تو بودی و اگر هفت بار گرد تو طواف كنم به زانكه هفتاد بار زیارت آن بنا كنم

 

................................................. 

 

خدمت به خلق

 

( شعری از شیخ بهایی  )

 

همه روز روزه بودن،‌ همه شب نماز کردن

همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن

ز مدینه تا به کعبه، سر و پا برهنه رفتن

دو لب از برای لبیک، به وظیفه باز کردن

به مساجد و معابر، همه اعتکاف جستن

ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن

شب جمعه‌ها نخفتن،‌ به خدای راز گفتن

ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن

به خدا که هیچ کس را، ثمر آنقدر نباشد

که به روی ناامیدی در بسته باز کردن

شیخ بهایی

http://www.agheli.blogfa.com/
 


مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا از مطالب سایت راضی هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 97
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 35
  • تعداد اعضا : 68
  • آی پی امروز : 66
  • آی پی دیروز : 30
  • بازدید امروز : 77
  • باردید دیروز : 62
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 832
  • بازدید ماه : 832
  • بازدید سال : 22,019
  • بازدید کلی : 267,016